آرام باش ،ما تا هميشه مال هميم ، هميشه عاشق و يار هميم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمي ، تو همه ي وجودمي
بيا در آغوشم ، جايي که هميشه آرزويش را داشتي ،
جايي که برايت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برايت ، تشنه ام براي بوسيدن لبهايت
بگذار لبهايت را بر روي لبانم ،
حرفي نميزنم تا سکوت باشد بين من و تو و قلب مهربانت
خيره به چشمان تو ، پلک نميزنم تا لحظه اي از دست نرود تصوير نگاه زيباي تو
دستم درون دستهايت ، يک لحظه رها نميشود تا نرود حتي يک ذره از گرماي دستان لطيف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو ميکنم لحظه مرگم همينجا باشد ،
همين آغوش مهربانت
چه گرمايي دارد تنت عشق من ، رها نميکنم تو را تا هميشه باشي در کنار قلب من
قلب تو ميتپد و قلب من با تپشهاي قلبت شاد است ، هر تپشش فرياد عشق و پر از نياز است
آرامم ، ميدانم اينک کجا هستم ، همانجايي که هميشه آرزويش را داشتم ،
همانجايي که انتظارش را ميکشيدم و هر زمان خوابش را ميديدم آن خواب برايم يک روياي شيرين بود....
در آغوش عشق ، بي خيال همه چيز ،
نه ميدانم زمان چگونه ميگذرد و نه ميدانم در چه حالي ام
تنها ميدانم حالم از اين بهتر نميشود ، دنياي من از اين عاشقانه تر نميشود
گرماي هوس نيست اين آتش خاموش نشدني آغوش پاکت
عشق است که اينک من و تو را به اين حال و روز انداخته ،
عشق است که اينک ما را به عالمي ديگر برده ،
عشق است که من و تو را نميتواند از هم جدا کند هيچگاه
خيلي آرامم ، از اينکه در آغوشمي خوشحالم
نظرات شما عزیزان: